سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت / حافظ

اشتراک گذاری :

سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت

آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت

جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت

سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع

دوش بر من ز سر هر چو پروانه بسوخت

آشنایی نه غریب است که دلسوز من است

چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت

خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد

خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت

چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست

همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت

ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم

خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت

ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی

که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت

برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 1 میانگین: 5]

Related Images:

Visits: 52

محمد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

نشست کرکرخنده! و مسخره دولتی‌ها در مورد برجام و قطعنامه و توافق وین

د آگوست 10 , 2015
به نام خدا – بخش تحلیل نودیها – دیروز وزیر محترم امور خارجه ، عباس عراقچی و روانچی(اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای) در نشستی با عنوان “نشست بررسی برجام” نکات خودشان در مورد توافق وین و قطعنامه را برای حضار عنوان کردند. تیتر خبرگزاری فاری از این نشست : […]

شاید این مطالب را دوست داشته باشی

نودیها

مجله سرگرمی نودیها

ما سعی کردیم با دیگر مجله های موجود در اینترنت کمی متفاوت باشیم اینجا اگر جستجو کنید مطالب متنوع بسیاری خواهید یافت. بیش از 16000 مطلب ...