گزارش از حال و هوای مردم پس از اولین سانس اکران محمد رسول‌الله(ص)

اشتراک گذاری :

گروه سینما-علی اکبر دهبان: ساعت ۱۰ صبح روز ۵ پنجشنبه قرار بود در سینماهای کشور اتفاق مهمی بیافتد و بعد از سال‌ها انتظار فیلم سینمایی «محمد رسول‌الله(ص)» در تهران به نمایش در آمد.

تا به امروز پیش نیامده بود که برای اکران فیلمی آن هم در سانس اول برای تهیه گزارش در سینمایی حاضر شوم. اما این بار همه چیز تفاوت داشت؛ همه چیز. این فیلم سینمایی دومین فیلم درباره پیامبر نور و رحمت بود که در تاریخ سینمای جهان ساخته می شود.

فیلمی در مورد پیامبر اسلام و بخشی از زندگی اش که تماماً در طی تاریخ توسط بدخواهان و ستیزه جویان کلام حق آن به ناحق تحریف شده است و عده ای نسبت به پیام پیامبر رحمت، فرافکنی کرده‌اند تا به اهداف تیره و تار خود نزدیک بشوند.  پیش از آنکه «محمد رسول‌الله(ص)» را فیلم مجید مجیدی بدانیم باید آن را فیلمی در حوزه جهان اسلام بدانیم که متعلق به همه است با این نگاه برای دیده‌شدن پیام رحمتش تلاش کنیم.

این بخشی از آن چیزی بود که باعث شد برای تهیه گزارش به سینما آزادی آن هم در اولین سانس‌اش برویم تا با مردم صحبت کنم، علت آمدنشان را بپرسیم، خواسته شان از فیلم و بازخوردشان را بعد از تماشای فیلم شاهد باشیم. کمی دیر شده بود در این تهران شلوغ کمی زود رسیدن عجیب به نظر می رسد.

بالاجبار موتور گرفتم در مسیر سینما آزادی پوستر های فیلم سینمایی «محمد رسول‌الله(ص)» را می‌دیدم. پوسترهایی که به تعبیر مجیدی هر کدام یک تابلوی نقاشی است. به همین منظور مجید مجیدی تصمیم گرفت نام هیچ کسی در این پوستر ها درج نشود حتی نام خودش به عنوان خالق اثر سینمایی که آن را متعلق به جهان اسلام می دانیم. تنها نامی که در پوستر ها خودنمایی می کرد نام «محمد رسول‌الله(ص)» است.

در تهران شلوغ و پر ترافیک تنها موتورسوارها هستند که همواره سر ساعت به قرارشان می‌رسند. در این لحظه به سینما آزادی رسیده‌ام از دور دوربینی را می‌بینم که از محوطه فیلمبرداری می‌کند، خانمی که مشخص است ایرانی نیست و عکاسی که از پوسترهای فیلم «محمد رسول‌الله(ص)» عکاسی می‌کند.

ابتدا به داخل سالن می‌روم خودم را معرفی می کنم و می‌گویم از خبرگزاری فارس برای تهیه گزارش آمدم. کارتم را نشان می دهم حراست آنجا همکاری لازم را انجام می دهد تا به سالن شهر فرنگ و آزادی بروم. گویا آن ها هم توجیه شده بودند امروز در این سینما قرار است اتفاق ویژه‌ای بیافتد.

در طبقه هفتم مخاطبین فیلم را می‌بینم که در انتظار باز شدن درب‌های سالن هستند. اولین سانس در اولین روز اکران رأس ساعت ۱۰ صبح، نگاهم به دوربین واحد مرکزی خبر می افتد با مردم مصاحبه می‌کند، گزارشگر خانم از آقایی که تقریباً مسن است می‌پرسد:«انتظارتان از فیلم چیست؟» او هم که کمی تحت تاثیر دوربین قرار گرفته بود در جواب گفت:«والا من دوست دارم یک فیلم خوب ببینم این همه تبلیغ شده در باره اسلام… ما اصلاً فیلم درباره پیامبر نداریم خودم چون پنج شنبه ها تعطیل هم هستم و دیگه فرصتی پیدا نمی‌کنم امروز را بهترین فرصت دیدم تا برای دیدم این فیلم بیام.»

عکاس خبرگزاری فارس به کنارم می‌آید و می گوید: «راستی اگر می خواهی با کسی حرف بزنی آن آقایی که آنجا ایستاده خیلی مناسب است بلیت نداشته اما آنقدر به گیشه اسرار کرده که او را راه دادند».

انگار قرار است دشت اول‌مان از تهیه گزارش با سوژه جذابی شروع شود.

جوانی حدود ۳۰ الی ۳۵ ساله را می‌بینم.که جلوتر از همه تنها در مقابل درب ورودی ایستاده است. کنارش می روم خودم را معرفی می کنم و می پرسم که «برای چه صبح به این زودی برای دیدن این فیلم آمدی؟» او هم می گوید: «به خاطر کارگردان فیلم او در زمینه سینمای غیر تاریخی خیلی موفق بوده است و فیلم های خوبی دارد که مضمونی انسانی داشته اند. در مورد خرید بلیت از او می پرسم گفت: «به صورت آنلاین نتوانستم بلیت تهیه کنم به همین دلیل حضوری آمدم شاید بتوانم کاری کنم. بالاخره توانستم داخل بیایم. یعنی صحبت که نبود کلی اصرار و ابراز علاقه در نهایت هم جواب گرفتم و داخل آمدم»

نگاهم به عکاس فارس می‌افتد و  بنر فیلم «محمد رسول‌الله(ص)» که در نقطه کوری قرار گرفته  آن را جابه جا کرده تا در عکس ها نیز جلوه نمایی کند.

مادر و دختری را می بینم که همراه هم برای دیدن فیلم آمده اند همکارم در رسانه دیگر با مادر شروع به گفت‌وگو می‌کند  به سراغ مخاطبی دیگر می‌روم از او درباره دلیل آمدنش می پرسم و او هم گفت: یکی از مهمترین دلیل های آمدنم برای دیدن این فیلم ایرانی بودن آن است. یعنی دوست دارم بدانم که یک کشور اسلامی چون ایران چگونه زندگی پیامبر را به تصویر کشیده است و پیام صلح و وحدتی که آقای مجیدی مهمترین پیام فیلم می‌داند چگونه قرار است به مخاطب منتقل شود»

کمی حول شده تند و تند صحبت می کند بعد از پایان گفت‌وگو می گوید: «کجا چاپ می‌شود؟» در پاسخ به او گفتم: «چاپ نمی‌شود در خبرگزاری فارس امروز منتشر می‌شود می توانید آنجا مطلب‌‌تان را ببینید» می‌گوید« نامم را هم بزنید آرمین جعفری هستم.

کم کم در های سالن باز می‌شود مخاطبین که گویا برای دیدن یک اتفاق مهم در این جا جمع شده‌اند هیجان‌شان را نمی‌توانند پنهان کنند به داخل سالن می‌روند. من هم داخل سالن می شوم سایر دوربین ها و رسانه ها هم همین طور. هر کسی به دنبال سوژه مناسبی می‌گردد تا با او صحبت کند.

جوانی را دیدم که در اواسط سالن نشسته آن هم با پای گچ گرفته و عصا به طبع برایم جالب بود که با این شرایط برای دیدن یک فیلم به سینما آمده است. کنارش رفتم و نشستم تا آمدم برایش توضیح بدهم که چه کار دارم خودش گفت: می‌دانم خبرنگار هستید در مورد فیلم «محمد رسول‌الله(ص)» سوال دارید بفرمایید سوال‌تان را بپرسید؟ اگر هم سوالی ندارید خودم می‌توانم توضیحاتی بدم» من که خنده‌آم گرفته بود گفتم: «معلوم است از آن موقعی که آمده‌ای حسابی رسانه ها دورت کرده‌اند. من هم در مورد فیلم می‌خواستم بپرسم» او ابتدا خودش را معرفی کرد و گفت: سعید ۳۲ سال دارم اول باید بگویم که تبلیغات و حمایت از این فیلم بسیار عالی است و این روز ها کمتر کسی است که از اکران این فیلم اطلاعی نداشته باشد.

می زند روی  شانه‌ام و می گوید:‌«داداش به این فیلم‌سازها بگو واقعیت ها را نشان دهند. من به سینما می‌آیم واقعیت را ببینم. این کار سختی است سینمای اروپا و هالیوود جز دروغ چه می‌گوید غیر از این است که از خود تعریف می کنند آن ها نه تنها این کار را می‌کنند بلکه به اعتقاد های ما نیز توهین می‌کنند آمده‌ام ببینم که مجیدی دروغ‌های آن ها را برملا کرده. داداش بگو دروغ نگن به جاش فیلم و ببینند.»

خوب که به سالن نگاه می‌کنم متوجه می‌شوم از همه قشر برای دیدن فیلم آمده‌اند سنین مختلف نیز در بین مخاطب ها دیده می‌شود.  کنارم همکار رسانه‌آی ام را می بینم که دوربینش را تنظیم می کنم به آرامی از او می‌پرسم از کدام رسانه هستید می گوید: «NBN 24» شبکه کلمبیایی او هم آمده تا تصاویر بی سابقه از استقبال یک فیلم سینمایی را ثبت کند.

از سالن که می خواهم بیرون بیایم کسی آهسته دنبالم می‌اید می‌گوید: «آقا خبرنگاری؟» در حین راه رفتن می‌گویم: «بله چطور؟» می‌گوید یه چیزی بگم میزنی تو روزنامه‌ات؟» گفتم: «تو روزنامه نیستم در خبرگزاری فارس هستم» گفت: به جای اینکه به خارجی‌ها  بگویید دروغ نگویید، بگویید یک بار فیلم «محمد رسول‌الله(ص)» ببینید همین. خودشون کم کم خوب می‌شوند».

دوربین رسانه‌های خارجی هم تصاویر استقبال مردمی را ثبت می‌کردند زمانی زیادی به اولین اکران فیلم سینمایی «محمد رسول‌الله(ص)» نمانده بود لحظاتی پیش از نمایش مدیر سینما آزادی رضا سعیدی پور در بین حاضرین آمد و از آنها به دلیل تاخیر چند دقیقه‌ای عذر خواهی کرد و توضیح داد که رسانه‌ها باید این استقبال را پوشش می‌دادند تا چند دقیقه دیگر فیلم نمایش داده می‌شود.

چراغ‌های سالن خاموش می‌شود….سکوت،……..سکوت،……باز هم سکوت….، اولین تصویر از فیلم بر پرده سینما نقش می‌بندد. اکران فیلم سینمای «محمد رسول‌الله(ص)» آغاز می‌شود.

به سرعت به طبقه پایین آمدم از مسئول گیشه درباه میزان استقبال مردمی سوال می‌پرسم او هم می‌گوید: «تقریباً تمام بلیت ها تا پایان شب به فروش رسیده است» او هم حرف دیگران را تکرار کرد و گفت: طی این سال ها ندیده بودم که برای یک فیلم در اولین سانس، آن هم صبح چنین استقبالی شود.

حالا باید خبری بزرگ مخابره شود؛ خبری که نشان می‌دهد انتظاری بزرگ برای عاشقان پیامبر رحمت به پایان رسیده است:«نور پیامبر رحمت بر سینما‌ها تابید»

 

برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 0 میانگین: 0]

Related Images:

Visits: 7

islammovie

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

چطور از پاک کردن نمادهای دفاع مقدس پس از قطعنامه به حذف «فجر» پس از توافق رسیدیم؟

ج آگوست 28 , 2015
محمدآهویی، جمله «آیا نام ایران کمتر از فجر محترم است؟» تیتر یادداشتی بود که در هفته اخیر در رسانه های زنجیره‌ای خودنمایی می‌کرد. نگارنده در بخش ابتدایی یادداشت خود در منقبت جداسازی بخش داخلی و بین الملل جشنواره فیلم(که حالا یک بخش آن نام فجر و بخش دیگر …) و  […]

شاید این مطالب را دوست داشته باشی

نودیها

مجله سرگرمی نودیها

ما سعی کردیم با دیگر مجله های موجود در اینترنت کمی متفاوت باشیم اینجا اگر جستجو کنید مطالب متنوع بسیاری خواهید یافت. بیش از 16000 مطلب ...