بلیط یکسره و مستقیم به جده پیدا نشده بود لذا به بیروت رفتیم که از آنجا به عربستان برویم. در فرودگاه بیروت چند ساعت معطل شدیم. وقتی سوار هواپیما شدیم نزدیک مغرب بود. مهماندار هواپیما می گفت نمی شود پیاده شوید؛ ممکن است هواپیما حرکت کند. آنقدر هواپیما […]
داستان دینی
جوانی نزد عالمی آمد واز او پرسید: من جوان کم سنی هستم اما آرزوهای بزرگی دارم و نمی توانم خود رااز نگاه کردن به دختران منع کنم، چاره ام چیست؟ عالم نیز کوزه ای پر از شیر به او داد و به او توصیه کرد که کوزه را به سلامت […]