گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی شیرینتر از آنی به شکرخنده که گویم ای خسرو خوبان که تو شیرین زمانی تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی صد بار بگفتی که دهم زان دهنت کام چون سوسن […]
شعر و ادب
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام فردا چرا نازنینا […]
تا کی در انتظار گذاری به زاریم باز آی بعد از این همه چشم انتظاریم دیشب به یاد زلف تو در پردههای ساز جانسوز بود شرح سیه روزگاریم بس شکوه کردم از دل ناسازگار خود دیشب که ساز داشت سر سازگاریم شمعم تمام گشت و چراغ ستاره مرد چشمی نماند […]
دین را حرمیست در خراسان دشوار ترا به محشر آسان از معجزهای شرع احمد از حجتهای دین یزدان همواره رهش مسیر حاجت پیوسته درش مشیر غفران چون کعبه پر آدمی ز هر جای چون عرش پر از فرشته هزمان هم فر فرشته کرده جلوه هم روح وصی درو به جولان […]
دانلود کلیپ منبع : فارس Related Images:Visits: 90
شب فراق که داند که تا سحر چند است مگر کسی که به زندان عشق دربند است گرفتم از غم دل راه بوستان گیرم کدام سرو به بالای دوست مانند است پیام من که رساند به یار مهرگسل که برشکستی و ما را هنوز پیوند است قسم به جان تو […]
مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم […]