فضایل شب قدر
شب قدر از شب هاى با عظمت و با اهمیت سال است و دلیل فضیلت این شب بر سایر شب ها به اعتبار امورى است که در این شب محقق مى گردد وگرنه اجزاى زمان یا مکان ، درجه و رتبه وجودى شان یکى است و بین آنها تفاوتى وجود ندارد.
شب آمرزش گناهان است
در منهج الصادقین در تفسیر سوره ((قدر)) از پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) روایت شده که فرمودند: ((هر کس شب قدر را احیا دارد و مومن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد، تمامى گناهانش آمرزیده مى شود.))
قلب ماه رمضان است
در روایتى مى خوانیم که امام صادق (علیه السلام ) فرمود: ((از کتاب خدا استفاده مى شود که شماره ماه هاى سال نزد خداوند، دوازده ماه است و سر آمد ماه ها، رمضان است و قلب ماه رمضان ، لیله القدر است .))(۴۶)
سرور شب هاست
پیامبر خاتم فرمود: ((لیله القدر سیده اللیالى ))(۴۷) شب قدر، سرور شبهاست .
از هزار ماه بهتر است
در فرهنگ غنى اسلام ، همه امور را با معیارهاى الهى مى سنجند؛ از این رو قرآن کریم ، ابراهیم ، ((قهرمان توحید)) را یک امت مى داند و یا در مورد شب قدر در قرآن مى خوانیم : (لیله القدر خیر من اءلف شهر) و در صحیفه سجادیه (دعاى ۴۴) آمده است که فضل لیله واحده من لیالیه ، على لیالى الف شهر و سماها، لیله القدر(۴۸).(۴۹)
به چه سبب شب قدر بهتر از هزار ماه است ؟
در خبرى از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) نقل شده است : هنگامى که ماه رمضان نزدیک شد – در ایامى که سه روز از ماه شعبان باقى بود – به بلال گفت : مسلمانان را به مسجد بخوان و چون گرد آمدند، بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى فرمود: اى مردم ! پروردگار این ماه را به شما اختصاص داده است ، آن سید ماههاست و در آن شبى است که از هزار ماه نیکوتر است .(۵۰)
نظرهاى گوناگونى در خصوص بهتر بودن این شب مبارک از هزار ماه ، ابراز شده است .(۵۱)
الف ) عمل نیک در این شب از هزار ماهى که در آنها شب قدر نباشد بهتر است و در این خصوص ، روایت زیر قابل دقت است :
راوى از امام صادق (علیه السلام ) سوال مى کند: چگونه ممکن است شب قدر از هزار ماه بهتر باشد؟
امام (علیه السلام ) فرمودند: العمل فیها خیر من العمل فى الف شهر لیس فیها لیله القدر.(۵۲)
ب ) از امام زین العابدین (علیه السلام ) روایت شده که فرمود: خدا به رسول خود محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) گفت : آیا مى دانى براى چه شب قدر از هزار ماه برتر است ؟ اظهار داشت : نه .
خداوند فرمود: براى این که در این شب ، فرشتگان و روح به اذن بارى تعالى هر امرى را فرود مى آورند.(۵۳)
ج ) نزول قرآن در آن شب .
حال که کلام به این جا رسید، بد نیست تا اشاره اى گذرا به وجوه دیگرى که دانشمندان نقل کرده اند، داشته باشیم :
الف ) عبادت یک شب پیروان پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) از سلطنت هزار ماه بنى امیه – که تقریبا هشتاد و اندى سال مى شود – برتر است .(۵۴)
ب ) نقل است که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) نام چهار تن از عابدان (یحیى ، زکریا، حزقیل و یوشع ) را بر زبان جارى کرد و فرمود: ((اینان هشتاد سال خدا را پرستیدند و لحظه اى هم از یاد او غافل نشدند و مرتکب گناه نگردیدند.)) حضار تعجب کردند. جبرئیل ((سوره قدر)) را فرود آورد.(۵۵)
پ ) ابوبکر ورّاق گوید: ملک سلیمان هزار ماه بود و ملک ذوالقرنین هزار ماه و کسى که در شب قدر خدا را عبادت کند، از ملک و سلطنت آن دو بهتر است .
ت ) ثعلبى گوید: پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) به یاران خود فرمودند: در بنى اسرائیل ، عابدى مى زیست که ((شمسون )) نام داشت ، وى هزار ماه ، سلاح بست و در راه خدا نبرد کرد. صحابه گفتند: آیا ما نیز با این عمر کوتاه به چنین سعادتى نائل خواهیم شد؟ که سوره قدر نازل گردید.
ه ) شب قدر از هزار ماه بهتر است ، زیرا بر امت هاى پیشین ، هزاران ماه گذشت و آنان در تاریکى ها و گمراهى ها به سر مى بردند.
نزول قرآن در این شب
طبق روایات موجود، مجموع قرآن ، که معجزه جاوید رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) است ، در شب قدر دفعتا به صورت یک روح از لوح محفوظ به آسمان دنیا یا بیت المعمور و یا قلب پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) نازل شده است .
این را اصطلاحا نزول دفعى (یکباره ) و نزول اجمالى قرآن مى گویند، اما قرآن یک نزول تدریجى و تفصیلى هم دارد، که طى ۲۳ سال دوران نبوت پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) به صورت الفاظ نازل شده است .
به همین علت ، لغویان بین کلمه نزول از باب افعال و از باب تفعیل فرق گذارده اند؛ از این رو آیاتى که با لفظ ((انزال )) و مشتقات آن آمده ، ظاهر در نزول ((دفعى )) مى دانند و آیاتى که با لفظ ((تنزیل )) و مشقات آن وارد شده است ، ظاهر در نزول ((تدریجى )) مى دانند.
سوره قدر
نامگذارى یکى از ((سور قرآن )) به نام قدر (سوره القدر)، گویاى فضیلت و اهمیت این شب است .
شب مبارک
شب قدر شبى مبارک و فرخنده است ، چون قرآن که بهترین خیرات و برکات است ، در این شب نازل شده است : (انا اءنزلناه فى لیله مبارکه .)
تعیین شب قدر
در این که شب قدر، بیش از یک شب در سال نیست و در این که آن شب در ماه مبارک رمضان واقع شده است ، نزد ما خلافى نیست ، اما در تعیین یکى از شب هاى ماه رمضان ، به عنوان شب قدر، بین علما و دانشمندان ، اختلاف وجود دارد. و همان طور که ((صلوه وسطى )) در بین نمازهاى پنج گانه و ((اسم اعظم )) در میان اسماى الهى و ((ساعت استجابت دعا)) در ساعت هاى روز جمعه و ((ولى خدا)) در بین بندگان و ((رضاى خدا)) در طاعات و ((سخط خود را)) در سیئات گذاشته است (۵۶) و وقت قیام ساعت و هنگام قیام امام زمان (عج ) و وقت مرگ را نیز مشخص نفرموده است – تا اهل معصیت آنها را وسیله نیل به مقاصد خود قرار ندهند – و در مقابل ، مومنان بیشتر مراقب اعمال و رفتار خود باشند و کلیه نمازهاى روزانه را با توجه و دقت کامل انجام دهند و کلیه اسماى الهى را نیز مواظبت کنند و به همه بندگان احترام نمایند و روز جمعه به دعا بیشتر همت گمارند، زیرا:
چه هر گوشه ، تیر نیاز افکنى | امید است ناگه که صیدى زنى |
و قیام قیامت ، مخفى است تا مردم از وقوع ناگهانى او وحشت داشته باشند و شب قدر، نیز مستتر و مخفى است و دقیقا مشخص نیست ؛ اما بى گمان این عدم تعیین به نفع بندگان است و در روایت آمده است که :
قیل لامیرالمؤ منین (علیه السلام ): اخبرنا عن لیله القدر؟ قال : ما اءخلوا من ان اکون اعلمها و لست اشک ان الله انما یسترها عنکم ، نظرا لکم ، لاءنه لو اعلمکموها عملتم فیها و ترکتم غیرها.(۵۷)
به امیر مؤ منان على (علیه السلام ) گفتند: ما را از شب قدر آگاه کن . فرمود: خالى از این نیستم که آن را بدانم . شک ندارم که خداوند به خاطر کمک کردن و مهلت دادن به شما آن را از شما مى پوشاند، چون اگر آن را به شما اعلام مى کرد، در همان شب عمل مى کردید و در غیر آن شب ، عبادت را ترک مى کردید.
بنابراین شاید حکمت اخفا و مجهول ماندن آن این باشد که مومنان ، شبهاى بیشترى را قدر بدانند و به آرزوى درک فضیلت آن به کارهاى نیک و عبادت بیشترى پرداخته و از معاصى و زشتیها دورى گزینند و در پرستش خداوند تلاش نمایند.(۵۸)
اى خواجه ، چه گویى ز شب قدر نشانى | هر شب ، شب قدر است ، اگر قدر بدانى |
علت دیگر این امر را این گونه گفته اند:
هنگامى که بنده با این که یقین به لیله القدر ندارد و در اطاعت و بندگى ، کوشش و جهدى به سزا انجام داد تا شاید آن شب را درک کند، خداوند متعال در برابر ملائکه به انسان مباهات مى کند و مى گوید:
این همان موجودى است که آنان را مفسد و خون ریز، معرفى مى کردید؛ اینکه تلاش و کوشش او را در شبى که احتمال شب قدر بودن آن مى رود بنگرید و قضاوت کنید که اگر یقین به آن شب داشت ، چگونه اطاعت و بندگى مرا مى نمود؛ در این هنگام روشن شد که : انى اعلم ما لا تعلمون …(۵۹)
علت دیگر هم این که اگر این شب خجسته معین بود، برخى بر اثر توفیق احیاى آن ، مبتلا به عجب و غرور مى گردند و اگر معین نباشد، بر اثر تمرین و مراقبت بیشتر، ملکات فاضله در نفسشان راسخ تر مى گردد و از برکات و پاداش هاى بیشتر بهره مى گیرند.(۶۰)
استاد على کریمى جهرمى در کتاب حول لیله القدر وجوهى براى اختفاى این شب ذکر کرده اند، که از آن جمله است :
اگر این شب معلوم بود، حرمت و عظمت در خور شاءن را در نظر مردم نداشت . سیره مردمان بر این است که براى هر چه از دید آنان مخفى است ، احترام بیشترى قائلند، چنان که احترام گذارى آنان بر قبور ائمه و اعتاب آن بزرگواران که در مسیرهاى دور و دراز است ، بیشتر از قبورى است که در شهر و محل سکونت آنهاست و لذاست که در عزلت ، عزت و کرامت است ، اما در معاشرت پیاپى ، ذلت و مهانت .
و در کشکول شیخ بهایى مى خوانیم :
در مشهد رضوى ، در ماه ذى القعده ، سال ۱۰۰۷ این اشعار را گفتم :
تو ز دیو نفس اگر جویى امان | رو نهان شو، چون پرى از مردمان | |
چون شب قدر از همه مستور شد | لاجرم از پاى تا سر، نور شد | |
اسم اعظم چون کسى نشناسدش | سرورى بر کل اسما بایدش | |
گنج خواهى ، کنج عزلت کن مقام | واستتر واستخف ، عن کل الاءنام | |
تا تو نیز از خلق پنهانى همى | لیله القدرى و اسم اعظمى |
در شب دیگر که این اشعار را گفتم ، در خواب دیدم که پدرم رقعه اى به من داد، چون ملاحظه کردم ، دیدم بر بالاى آن این آیه شریفه مرقوم است :
تلک الدار الاخره نجعلها للذین لا یریدون علوا فى الارض و لا فسادا و العاقبه للمتقین .
شاید هم به منظور تعظیم و بزرگداشت آن ، معین اش نکرده اند تا بندگان خطاپیشه با انجام گناه ، حرمت آن را نشکنند و مورد خشم پروردگار قرار نگیرند.(۶۱)
از ابن عباس روایت کرده اند که جمله لیله القدر سه بار در سوره قدر تکرار شده و مجموع حروف لیله القدر نه حرف است و حاصل ضرب سه در نه ، بیست و هفت است ، به همین مناسبت باید شب قدر، شب بیست و هفتم باشد.(۶۲)
در کتاب احکام القرآن ابن عربى معافرى اندلسى مالکى ، درباره تعیین ((شب قدر)) گوید:
شب ۲۷ رمضان ، شب قدر است ، زیرا علما حروف سوره قدر را شمرده اند و چون به کلمه ((هى )) رسیدند، آن را ۲۷ حرف یافتند و دانستند که شب قدر، ۲۷ رمضان است .(۶۳)
البته این روش برداشت از قرآن در نزد مفسران و محققان ما ناصحیح است ؛ دانشمند شهیر شیعه ، مرحوم محمد جواد مغنیه ، پس از نقل این کلام مى گوید:
این نبوغ در استنتاج و این ورع در تفسیر کلام خدا، شى ء عجیب و غریبى نیست از کسى که در مقام تعلیق زدن بر فتواى امام شافعى مى نویسد: ((هذا کلام من لم یذق طعم الفقه )) و نیز در تعلیق بر فتواى امام ابو حنیفه گوید: ((هذا فقه ضعیف .))
در هر حال برخى تصور کرده اند که همه شب هاى ماه رمضان ، احتمال قدر بودن را دارد. و بعضى با استفاده از بعضى روایات ، شب اول و برخى شب هفدهم (۶۴) و عده اى شب نوزدهم را شب قدر معرفى کرده اند.
جمع کثیرى به استناد روایات فراوان دیگر معتقدند که در دهه آخر ماه رمضان است و این قول ، اتقان بیشترى دارد.
اینک ، به پاره اى روایات که مستند قول اخیر است ، اشاره مى کنیم :
۱٫ حمران از امام پنجم (علیه السلام ) درباره آیه (انا اءنزلناه فى لیله مبارکه )(۶۵) مى پرسد. امام باقر (علیه السلام ) در جواب مى فرماید:
نعم لیله القدر، فى کل سنه ، فى شهر رمضان ، فى عشر الاواخر؛(۶۶)
بلى ، آن شب قدر است که در تمام سالها در دهه آخر رمضان واقع شده است .
۲٫ پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى فرمایند:
((التمسوها فى العشر الاواخر؛(۶۷) شب قدر را در دهه آخر ماه مبارک رمضان بجویید.))
۳٫ و نیز نقل است که : ان النبى (صلى الله علیه و آله و سلم ) کان یوقظ اهله ، فى العشر الاواخر من شهر رمضان ؛ رسول خدا اهل خویش را در دهه آخر ماه رمضان بیدار مى کرد.
شب بیست و سوم
آن شب قدرى که گویند اهل خلوت امشب است | یارب این تاثیر دولت از کدامین کوکب است |
در تعیین ((شب قدر)) اختلاف نظر است ، ولى از مجموع روایت هاى وارد شده در این موضوع و سیره پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) و اهل بیت (علیهم السلام ) و اصحاب مى توان گفت :
شب قدر بودن شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان ، یقینى است . و شب هاى نوزدهم و بیست و یکم وسیله اى براى دست یافتن به آن است .
اینک به ادله اى چند در این خصوص اشاره مى شود:
الف ) از شیعه و اهل سنت ، نقل کرده اند که : عبدالله انیس انصارى (جُهَنى ) که در خارج مدینه مى زیسته و شرایطش طورى بوده که نمى توانسته زیاد به مدینه بیاید و از خیرات و برکات رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) استفاده کند روزى خدمت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) شرفیاب شد و عرض کرد: من شتران و گوسفندان و کارگرانى دارم و منزلم از مدینه دور است ، ولى دوست دارم ، یک شب از شب هاى ماه رمضان را معین فرمایید تا سعى کنم به مدینه بیایم و در نماز حاضر شوم .
فدعاه رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ) فسارّه فى اءذنه ، فکان الجهنى ، اذا کان لیله ثلاث و عشرین ، دخل بابله و غنمه و اهله ، الى المدینه ؛(۶۸)
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) مطلبى را به گوش او سرى فرمودند و پس از آن این مرد، شب هاى بیست و سوم ماه رمضان با شتران و گوسفندان و کارگران خود وارد مدینه مى شد.
بعضى این روایت را با شب قدر تطبیق داده اند.
ب ) سفیان بن السمط گوید:
قلت لابى عبدالله (علیه السلام ): اللیالى التى یرجى فیها من شهر رمضان …
((شبهایى که احتمال مى رود، ((شب قدر)) در آنها باشد، کدام است ؟))
حضرت فرمود:
((تسع عشره واحدى و عشرین و ثلاث و عشرین ؛ شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم است .))
قلت ، فان اءخذت انسانا، الفتره او عله ، ما المعتمد علیه من ذلک ؛
پرسیدم : اگر کسى معذور باشد، به کدام شب بیشتر اهمیت بدهد؟ فرمودند:
((ثلاث و عشرین ؛ به شب بیست و سوم .))
پ ) از امام صادق (علیه السلام ) روایت است که فرمودند:
التقدیر فى لیله تسعه عشر، و الابرام فى لیله احدى و عشرین ، و الاءمضاء فى لیله ثلاث و عشرین ؛ اندازه گیرى و تقدیر امور در شب نوزدهم انجام مى شود و سپس در بیست و یکم ، ابرام و مهیا براى امضا مى گردد و آن گاه در شب بیست و سوم ، امضا خواهد شد.
ت ) شیخ صدوق مى فرماید:
اتفق مشایخنا – رضى الله عنهم – فى لیله القدیر، على انها لیله ثلاث و عشرین من شهر رمضان .(۶۹) بزرگان شیعه اتفاق کرده اند که شب قدر، بیست و سوم رمضان است .
ث ) فتّال نیشابورى نیز مى نویسد:
اتفق اکثر مشایخنا – رضى الله عنهم – على ان لیله القدر، لیله ثلاث و عشرین .(۷۰)
((بیشتر مشایخ ما اتفاق کرده اند که بیست و سوم ماه رمضان ، شب قدر است .))
اعمال مخصوص این شب نیز مؤ ید مدعاى ماست ؛ مثلا انجام دو غسل (اول و آخر شب ) و خواندن هزار مرتبه سوره قدر و تلاوت سوره دخان که نخستین آیه اش این است : (انا اءنزلناه فى لیله مبارکه ).
ج ) در تفسیر گازر آمده است :
((عبدالله عمر گفت : در عهد رسول (صلى الله علیه و آله و سلم ) چند نفر از صحابه به خواب دیدند که شب قدر، شب بیست و سوم است . حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: خواب هاى شما موافق است ، هر که خواهد عبادتى کند، به شب بیست و سوم اهمیت دهد.))
چ ) و در خبر است که بنى سلمه جمعى را به مدینه فرستادند تا از رسول (صلى الله علیه و آله و سلم ) بپرسند که شب قدر، کدام شب است . به نزدیک حضرت آمدند و سوال کردند. حضرت در جواب پرسشى کردند: امشب چندم است ؟ گفتند: بیست و دوم . سپس پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: ((فردا شب .))
ح ) از امام صادق (علیه السلام ) منقول است که فرمودند:
ان لیله الثالث و العشرین من شهر رمضان ، هى لیله الجهنى ، فیها یفرق کل امر حکیم ، و فیها تثبت البلایا و المنایا و الاجال و الارزاق و القضایا و جمیع ما یحدث الله فیها، الى مثلها من الحول ، فطوبى لعبد احیاها، راکعا و ساجدا و مثّل خطایاه بین عینیه و یبکى علیها، فاذا فعل ذلک ، رجوت ان لا یخیب ان شاء الله .(۷۱)
از این روایت استفاده مى شود که محققا شب بیست و سوم رمضان ، همان لیله جهنى است که در آن ، هر امر محکمى فیصله داده خواهد شد و در آن شب ، هر حادثه اى اعم از بلا، مرگ ، زندگى و روزى و تمام آنچه از حوادث الهى در این شب و سایر شب ها در طول سال واقع خواهد شد، معین مى گردد.
و سپس امام (علیه السلام ) مى افزایند:
((خوشا به حال آن بنده اى که شب یاد شده را به رکوع و سجود احیا نماید و گناهان خود را در مقابل دیدگان مجسم کند و بر انجام آنها بگرید که اگر چنین کرد، امیدوارم که به خواست خدا ناامید نشود.))
حفص بن غیاث از امام صادق (علیه السلام ) از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) نقل کرده است :
انزل القرآن فى ثلاث و عشرین من شهر رمضان ؛(۷۲)
قرآن در شب ۲۳ رمضان نازل شده است . از سوى دیگر بر حسب دو آیه از قرآن ، این کتاب آسمانى در ماه رمضان و در شب قدر نازل شده است ، بنابراین شب قدر شب ۲۳ رمضان است .
سید ابن طاووس رحمه الله مى گوید: ((طبق کشف و بیان ، شب قدر همان شب بیست و سوم رمضان مى باشد.))(۷۳)
شب قدر در مناطق مختلف
آیا شب قدر در تمام کره زمین یک شب معین است یا متفاوت است ؟
بعضى معتقدند، از آن جا که شروع ماه هاى قمرى در همه مناطق همزمان نیست ، شب قدر هم در همه بلاد، یک شب خاص نخواهد بود. برخى دیگر مى فرمایند: آغاز ماه هاى قمرى ، در کلیه مناطق یکى است و اگر در شهرى از شهرها هلال رؤ یت شود، آن شب در جمیع مناطقى که با محل رؤ یت در بخشى از شب مشترکند، اول ماه است و آن گاه پس از گذشت ۲۳ شب از رویت هلال رمضان ، آن شب ((لیله القدر)) است .
دلیل این بزرگان ، اطلاق صحیحه هشام بن حکم از امام صادق (علیه السلام ) است که فرمودند:
ان کانت له بیّنه عادله على اهل مصر، انهم صاموا ثلاثین على رؤ یته ، قضى یوما.
کسى به واسطه ندیدن هلال ، ۲۹ روز ماه رمضان را روزه گرفت ، سپس بینه عادله پیدا شد بر این که در شهرى از شهرها سى روز روزه گرفته اند، به واسطه رویت هلال در شب قبل آن ، باید یک روز قضا کند.
و در موثقه بصرى ، امام صادق (علیه السلام ) فرمودند:
((فان شهد اهل بلد آخر، فاقضه ؛ اگر اهل شهرى شهادت دهند که هلال را دیده اند و در آن روز که یوم الشک بود و روزه نگرفت ، باید آن را قضا کند.))
در این مورد، صاحب جواهر و نراقى در مستند و حکیم در مستمسک ، نیز این قول را تقویت کرده اند.
و اما از آنجا که اکثر فقها صحیحه هشام را مقید دانسته اند، لذا بر ماست که رعایت احتیاط کرده و ضمن توجه به رویت هلال در شهرهاى نزدیک و یا موافق در افق ، شب بیست و سوم پس از رویت هلال در بلد خود را نیز احیا بداریم و همچنین شب بیست و سوم پس از رویت هلال در شهرهاى دور و یا مخالف در افق را نیز احیا بگیریم تا مطمئن به درک فضیلت شب قدر گردیم .
محرومان از برکات لیله القدر
از برخى روایات استفاده مى شود که گروهى از اسلام و رحمت و دیگر برکات شب قدر محرومند و آنها عبارتند از:
۱٫ شارب الخمر؛
۲٫ خورنده گوشت خوک ؛
۳٫ کسى که خود را به وسیله زعفران آرایش نماید.(۷۴)
۴٫ آنان که در منزل خود، سگ نگهدارى مى کنند (مگر به خاطر مصلحتى مشروع ).(۷۵)
۵٫ ملعونان (منافقان )، رباخواران ، پیشوایان شرور، کافران ، رشوه گیران ، رشوه دهندگان ، قاطعان رحم ، شهوت رانان ، کتمان کنندگان حقیقت ، فتنه گران ، ظالمان ، یارى دهندگان ظالمان ، شراب خواران ، اهل تهمت و دروغ و غیبت ، تارکان معروف و عاملان منکر و عاق والدین و ساحران و…
۶٫ کسى که کینه برادر مسلمان خود را به دل گیرد و با او دشمن باشد.
میبدى مى نویسد: فرشتگان و جبرئیل گرد عالم مى گردند و به همه جاى ها در آیند و به همه خانه هاى مومنان در شوند، خانه اى که در آن جا ((مى )) بود یا مدمن الخمر بود یا فرزندى عاق بر پدر و مادر یا قاطع رحم بود یا در آن خانه سگى بود یا تصاویر یا کسى که نماز نکند یا دو مسلمان که با یکدیگر به هجرت باشند و سخن نگویند، فرشتگان در این خانه ها نروند و از خیرات و برکات این شب محروم باشند.(۷۶)
# # #
در رفع این ابهام که چرا عرشیان توجهى به این گروه از انسان ها ندارند و چرا باید از نورانى بودن شب قدر و برکات آن محروم باشند، باید گفت :
این گونه افراد با رمضان انسى ندارند و زمینه بهره ورى از برکات این شب ها را در خود فراهم نیاورده اند و روحشان نیز آمادگى پذیرش ملائک و حقیقت برتر از آن روح را ندارند؛ کسى که در طول یک سال ، با بى بند و بارى زندگى را ادامه داده و از انجام هر خلافى کوتاهى نکرده است ، چگونه مى تواند چشم به شب قدر بدوزد و پذیراى ملائکه گردد؟!
آرى باید نخست دیو را از جان بیرون راند و آن گاه به انتظار فرود آمدن ملائکه و روح و نیز بارش رحمت الهى نشست ، زیرا وجود زمینه هاى پذیرش از ضروریات محسوب مى گردد.
البته ناگفته نماند که تزکیه خانه دل از وسوسه هاى ابلیس لعین و پاکسازى آن از آلودگى هاى ظلمانى و آنگاه ایجاد زمینه براى تغذیه سالم آن از غذاهاى معنوى و آرامش بخشى ، هم چون ذکر و یاد خدا و توبه و استغفار و تلاوت قرآن و توسل و در نهایت ، درک فیوضات الهى در لیله القدر، بدون توفیق از جانب حق تعالى به دست نمى آید و روى همین اصل است که عارف سالک ، مرحوم میرزا جواد آقا ملکى تبریزى در المراقبات مى فرماید:
((از مهم ترین دعاها در ماه رمضان ، این است که براى توفیق ((عبادت شب قدر)) زیاد دعا کند)) و ما نیز دست به دعا برداشته و گوییم :
پروردگارا، ما را از آنان که از خیرات و برکات این شب (لیله القدر) محرومند، قرار مده و خیر دنیا و آخرت را براى ما و پدر و مادر و فرزندانمان مقدر فرما.
اجمالى از وظایف ما در شب قدر
اعمال و وظایف شب هاى قدر را مى توان به دو قسم تقسیم کرد:
۱٫ وظایف مشترک ؛
۲٫ وظایف مخصوص ؛
اینک به برخى از اعمال مشترک در شب هاى قدر اشاره مى کنیم تا آنان که خواهان خوش کامى و خوش بختى هستند، به انجام آنها بپردازند:
۱٫ غسل
شست و شویى کن و آنگه به خرابات خرام | تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده (۷۷) |
جهت پاکیزگى جسم و صفاى روح و روان ، مستحب است (۷۸) به نیت شب قدر و با قصد تقرب به خدا در اول آن شب ، غسل انجام شود.(۷۹)
سید ابن طاووس در اقبال به سند خود از امام صادق (علیه السلام ) روایت مى کند که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) در دهه آخر ماه رمضان هر شب غسل مى کرد.(۸۰)
۲٫ احیا و شب زنده دارى
حضرت باقر العلوم (علیه السلام ) به نقل از آباء کرامش نقل مى کند:
((رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) نهى کرد که از شب بیست و یکم و شب بیست و سوم ، غفلت شود و نهى کرد که کسى در آن شب بخوابد.))(۸۱)
منبع : آوینی
Related Images:
Views: 105