اشتراک گذاری :

روبــــــان قرمز می خره براشون

این آقاهـــــه که عاشق  خراشه

خریدار  شبدر و کـــــاه و یونجه‌س

میگن تو بورس از اون عمده خراشه

با یونجه هی آش می پزه براشون

فِک می کنه که خوراک خر آشه

وقتی یکیش بچاد  پریشون میشه

با ناخنش سینه شو می خراشه

تب خــــرش بالا بره ، می ترسه-

که  آنفولانزای “بِ”ش آخر “آ ” شه!

گاهی خراش می زننش می بینی

صورتش از چنگ خراش، خراشه

از آدمـــــــا خیری ندیده انگــــــار

یواش یواش میره عین  خرا شه

نگــــــو  چرا خرتوخره شعرمون

غصه نخـــــــور که دیگه آخراشه…

منبع:بوالفضول الشعرا

برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 0 میانگین: 0]

Related Images:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *