طلبهای که در کنسرتها آواز میخواند
نودیها:هنرمند توانا و خواننده شهیر استاد جلال تاج اصفهانی در اصفهان در خانوادهای روحانی به دنیا آمد پدرش شیخ اسماعیل تاجالواعظین صاحب صدایی دلنشین و پسندیده بود در پای منبرش اهل ذوق و ادب جمع میشدند و از شنیدن آوای گرم او لذت میبردند اجداد تاج به طوری که خودش میگفت از هنرمندان صنعت کاشی در اصفهان بودهاند عنوان «تاج» نیز برای شیخ اسماعیل برگرفته از نام تاج نیشابوری واعظ خوش صدای عصر ناصری بوده است.
در مدرسه به خاطر صوت خوشی که داشت مؤذنی و قرائت قرآن مجید به او واگذار شده بود؛ یک روز که پدرش در خانه نشسته بود صدای لطیفی به گوشش رسید چون خوب دقت کرد دانست این صدا از حنجره پسر دوازده سالهاش است که از مدرسه به خانه آمده است جلال را نزد خود خواند و به او گفت «تو خوب میخوانی و باید بخوانی» جلال که تصور نمیکرد پدرش در آن موقع در خانه باشد و صدای او را بشنود ابتدا قدری ناراحت شد ولی به تشویق پدر شروع به خواندن کرد به طوری که بعدها تاج توفیق و پیشرفت خود را در هنر خوانندگی مرهون تشویقها و تعلیمات پدر خود میدانست.
به این ترتیب پدر با ذوق او ابتدا خود تعلیم او را به عهده گرفت و پس از سه سال او را نزد نایب اسدالله موسیقیدان و نیزن مشهور فرستاد تا به رموز موسیقی آگاهی بیشتری یابد و صدای خود را موزون سازد، جلال تا شانزده سالگی نزد نایب اسدالله موسیقی را تکمیل کرد و سپس نزد سید عبدالرحیم اصفهانی خواننده معروف آن زمان رفت تا طرز ادای کلمات و خواندن اشعار با آواز را فرا گیرد.
تاج گفته است: سید عبدالرحیم به من میگفت «تاجزاده اول شعر را بخوان و بعد تحریر بده خواننده باید مثل نقش قالی بخواند» منظور او این بود که توازن و تناسب صدا در قسمتهای مختلف یک آواز باید حفظ شود تا مطبوع و دلپسند واقع گردد؛ تاج در تجلیل و بزرگداشت استادش سید عبدالرحیم اصفهانی میگفت «صوت داود نبی در حنجره و صدای استاد مرحوم رحیم تجلی میکرد ممکن نیست کسی دیگر بتواند مانند او به این خوبی بخواند».
* طلبهای که در کنسرتها آواز میخواند
نخستین بار که تاج به تهران رفت ۲۵ ساله بود در آن زمان در کنسرتی که به نفع روزنامه ناهید در تهران تشکیل شده بود شرکت کرد و با لباس روحانیت چند قطعه آواز خواند در این مجلس مخبرالسلطنه هدایت نخستوزیر وقت و همه وزرا، رجال و امرای ارتش حضور داشتند و از شنیدن آواز دلنشین این طلبه جوان لذت بردند و حاج مخبرالسلطنه او را مورد توجه و تفقد قرار داد؛ از آن پس تاج به تمام شهرهای ایران سفر کرد و در کنسرتهای متعددی شرکت جست و روز به روز بر شهرتش افزوده شد و همه جا مردم از این هنرمند با ذوق که در لباس طلبگی در کنسرتها شرکت میکرد استقبال فراوان میکردند.
خوانندگی تاج در لباس روحانی مورد اعتراض عدهای واقع شده بود و حتی در اصفهان به پدر او این نکته را تذکر دادند ولی پدرش پاسخ میداد که ذوق پسر من در این رشته است و در کار خود آزاد است، تا آنکه جریان تغییر لباس پیش آمد و تاج هم به لباس قبلی درآمد.
در سالهای ۱۳۰۵ تا ۱۳۰۷ شمسی در انجمن «شعر وحید» با جمعی از هنرمندان از جمله علیاکبر شهنازی نوازنده تار آشنا شد و در سالهای بعد چند کنسرت به همراه او و مرتضی محجوبی (نوازنده پیانو) و مرتضی نی داوود (نوازنده تار) اجرا کرد و صدایش در صفحات گرامافون ضبط شد؛ مشهورترین این آثار صفحه آواز همایون است که در حدود ۱۳۱۲ شمسی در تهران ضبط شد.
تاج از اولین خوانندگان رادیو بود که از افتتاح رادیو در ۱۳۱۹ شمسی با آن دستگاه همکاری کرد از بدو تأسیس رادیو در اصفهان نیز در سال ۱۳۲۸ شمسی با آن همکاری داشت؛ تاج در آخرین نواری که از وی در دست است ضمن آوازی که با نی کسایی در محفل دوستان خوانده است دوبیتی را نقل کرده که در حقیقت شرح احوال خود او در سالهای آخر عمرش است، این دوبیتی چنین است «الکن شدهام کنون که گفتـن باید/ کر گشتهام اکنون که شنفتن باید؛ پیری و جوانی همه بیهوده گذشت/ بیدار دمی شدم که خفتن باید».
* داستان مرغ، تاج و مورچه
استاد منوچهر قدسی در مورد استاد جلال تاج چنین میگوید: جلال تاج اصفهانی یکی از بزرگانی است که نه تنها در موسیقی و گوشههای آواز بلکه در خلقیات نیز مقام والایی داشت، روزی در منزل دوستی با تاج دعوت داشتیم این دوست ما ازدواج نکرده بود و مادر پیری داشت که پذیرایی میکرد ایشان برای شب مرغی گرفته بود تا فردا برای مهمانها آماده کند ضمناً در این خانه هنوز یخچال نگرفته بودند و مرغ را توی سنگاب چاهی که از آن آب میکشیدند گذاشته بودند که مورچه به آن افتاده بود و پیرزن با چشمهای ضعیف ندیده بود و این را همین طور گذاشته بود و یک کاسهای از آب مرغ را آورند و مثل این بود که بر روی آن سماق پاشیده بودند، من که به هیچ وجه اصلاً نتوانستم نگاهش کنم ولی تاج به اندازهای که رفع تکلیف بشود و آن آقا خجالت نکشد از آب مرغ خورد.
* آثار استاد
نخستین بار آواز تاج همراه با تار امیر ارسلان درگاهی در صفحات گرامافون در سالهای حدود ۱۳۰۶ شمسی ضبط شد بعد از آن آثار ماندگار که از نظر کیفیت ضبط بهتر از صفحات اولیه او بود عبارتاند از تصنیف شکایت معشوق با آهنگ عبدالحسین برازنده و شعر شیدای چالشتری درافشاری تصنیف مهر گل با آهنگ عبدالله اشرفی و شعر نورالله همایون در بیات اصفهان و آوازهای مشهور صفحه همایون و چکاوک و بیداد او که با گروه همنوازی هیز مستر زویس در تهران ضبط شد بقیه صفحات او مشتمل بر چند تصنیف و آواز بود که در سالهای حدود ۱۳۱۷ شمسی در حلب (سوریه) ضبط کرد از آن جمله میتوان تصنیف جفای گلچین و آواز بیات ترک همراه با ویولن طاطایی را ذکر کرد که البته از نظر کیفیت ضبط و جنس صفحه مرغوب و با دوام نیست از تاج نوارهای چندی همراه با تار جلیل شهناز نی حسن کسایی تار سروری ویولن سعادت الله نورده تار محمدرضا لطفی و چند تن دیگر ضبط گردید که برخی باقی مانده است از آن آثار دشتستانی شور ابوعطا و بهویژه دلکش ماهور (امسال نوبهار) از همه مشهورتر است اذان و ترانه اصفهان که در نوار خوانده است نیز شهرت دارد.
از شاگردان او علیرضا افتخاری و حسین شاه زیدی شهرت دارند، افراد دیگری هم که حرفه موسیقی ندارند از بهترین شاگردان تاجاند که از میان آنان میتوان از مرتضی شریف و مراتب نام برد عده دیگری نیز مانند حسین خواجه امیری معروف به ایرج غیر مستقیم از شیوه آوازخوانی او تأثیر پذیرفتهاند؛ محمدرضا شجریان نیز از شیوه تاج در جملهبندی و ترکیببندی در تحریر آواز بهره گرفته است.
بخش عمده آثار تاج گهگاه در رادیو اصفهان و بیشتر در منازل هنرمندان به طور خصوصی ضبط شده و با نی سیدحسن کسایی تار جلیل شهناز و نیز تار عباس سروری و محمدرضا لطفی همراه است؛ همچنین یک دوره برنامه رادیویی در شناخت گوشههای آواز ایرانی با اجرای او ضبط شده است، در میان آثار فراوان تاج صفحه اذان و نیز تصنیف «به اصفهان رو» سروده ملکالشعرای بهار شهرت دارد آثار ضبط شده تاج از حدود نیمقرن تلاش او در آوازخوانی حکایت دارد و دوران کار هیچ خوانندهای به غیر از اقبال آذر این اندازه طولانی نبوده است.
وی نمونه شاخص آوازخوانی در مکتب اصفهان است دقت در این آثار متعدد و متنوع آشکار میکند که تاج از همان اوان جوانی سبک و شیوه خاص خود را در مکتب اصفهان یافته است و غیر از پختگی و جا افتادگی بیان گرم و دلنشین او تغییر عمدهای در ارکان اصلی شیوه اجرای او شنیده نمیشود.
* سبک متفاوت تاج
خودش میگوید «هیچ وقت در وسط شعر به صدای خودم تحریر نمیدهم بلکه اول شعر را به طور واضح و خوب تحویل شنونده میدهم و بعد هنر خود را در تحریر صدا و زیر و بمهای آن نشان میدهم به همین جهت شعری که من میخوانم باید روان و برای همه قابل فهم باشد» شاید نظر به همین ویژگیهاست که برخی صاحب نظران وی را مبتکر سبکی نوین و ویژه در آوازهخوانی دانستهاند.
صدای تاج وسیع و پر طنین و قابل تطبیق با حدود صدای تنور در آواز اروپایی است، خصوصیات ممتاز هنر تاج در اجرای آواز ایرانی عبارت است از تنوع تحریر اجرای گوشههای مهجور و مشهور، درک جملات آوازی و سازی، حسن سلیقه در جملهبندی و رسم ترکیب مبتدا و خبر آغاز و اوج و فرود آواز، تسلط کامل در اجرای ضربیها و تصنیفها است؛ امتیاز ویژه تاج «مناسب خوانی» او بود که این خود ثمره حافظه نیرومند و محفوظات فراوان شعری او بوده است.
وی در ۱۳ آذر ۱۳۶۰ در اصفهان درگذشت و در قبرستان تخت فولاد در تکیه سیدالعراقین به خاک سپرده شد بر سنگ مزارش قطعه ماده تاریخ زیر حک شده است
ای نغمه سنج بلبـــل گلزار زنده رود /کـز فرقت تو رود کند بانگ رود رود
ای تاج افتخار هنر ای کـه آمده است /عــــنوان تاج بهر تو از آسمان فرود
هر کس شنید نغمه جانپرور تو گفت/بر تــاج آفرین و به تاج آفرین درود
ماتم گرفت «قدسی» و تاریخ او نوشت: /«هــمراه بلبلان ز چمن تاج پر گشود»
فارس
درود و سپاس فراوان