الرِّجال قَوّامُونَ عَلَی النِّساء یعنی چه؟
نظام شورایی برای اداره خانواده، همراه با سرپرستی و مأموریت اجرایی مرد، این حالت برای اداره خانواده منطقی به نظر می رسد. البته به شرط آن که اعضای خانواده با کمال تقوا و عدالت، در زندگی خانوادگی فعالیت کنند. تصمیماتی که در نظام شورایی خانواده گرفته می شود، برعهده مرد است تا آن ها را اجراء کند. بنابر این، می توان گفت: مراد از “قوام” در آیه زیر نیز همین فرض است:
الرِّجال قَوّامُونَ عَلَی النِّساء بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعضَهُم عَلی بَعضٍ وَ بِما اَنفِقُوا مِن اَموالِهِم فَالصَّالِحاتٌ قائِناتٌ حافِظاتٌ لِلغَیبِ بِما حَفِظَ اللّهُ
“مردان سرپرست زنان هستند؛ به جهت زیادتی که خداوند بعضی را بر بعض دیگر داده و به جهت انفاقی که از مال خود می نمایند. پس زنان صالح کسانی هستند که به خداوند متعال عبادت و خضوع می نمایند و قوانینی را که خداوند برای آن ها مقرر کرده است، حتی در غیاب مردم هم اطاعت می کنند.” (نساء/۳۴)

در تفسیر این آیه نکات زیر را یادآور می شویم:
الف-; مقصود از قوام، قیم به معنای فقهی و حقوقی آن نیست، زیرا قیم کسی است که اختیار مال و اداره زندگی دیگری را برعهده دارد، مانند قیم بودن بر صغیر یا دیوانه. به این معنا، مرد بر زن قیمومت ندارد، زیرا زن در همه شوون زندگی اقتصادی و اخلاقی و مذهبی خود، آزاد است و در شوون اجتماعی نیز به شرط آن که مزاحم حقوق مرد نباشد، آزادی کامل دارد. یعنی زن باید به وظایفی که نسبت به مرد دارد، تعهد داشته باشد. همان طور که مرد نیز باید به وظایفی که در برابر زن دارد، التزام داشته باشد.
ب-; قوام با توجه به آیات فراوانی که درباره تساوی ارزش شخصیت زن و مرد آمده، به معنای سرپرستی و مجری مصالح خانوادگی است. این هم که مرد باید سرپرستی خانواده را برعهده گیرد، به جهت مقاومتی است که مرد در برابر رویدادهای زندگی و عوامل مزاحم طبیعت دارد.
در خانواده ای که زن حاکمیت پیدا کند و مرد موجودی کاملا فرعی محسوب شود، استعدادها و مختصات مرد خنثی می شود و این امر تأثیر عمیقی در مسائل روانی فرزندان بر جای می گذارد.
حاکمیت مطلق مرد هم موجب رکود استعدادهای زن و دیگر افراد خانواده می شود. اما اگر مدیریت خانواده بر اساس نظام شورایی باشد و مدیریت اجرایی خانواده را مرد عهده دار شود، به حقوق هیچ یک از زن و مرد تجاوز نخواهد شد، و زن خود را جزیی از شخصیت مرد و مرد خود را جزیی از شخصیت زن خواهد دید.
ج-; کلمه فضل که در آیه فوق آمده، برتری و تفوق ارزشی مرد بر زن را بیان نمی کند، بلکه به معنای برتری مرد در ساختمان وجودی از جهت مقاومت در برابر مشکلات است.
این یک اصل تجربه شده ای است که اگر در یک خانواده، زن یک انسان کامل و خردمند و با تقوا باشد، با اطمینان نزدیک به نود و هشت درصد، همه اعضای آن خانواده سعادتمند خواهند بود، چه مرد و چه کودک شیرخوار
د-; در آیه مذکور، به ارزش های انسانی زن اشاره شده است. زن هایی شایسته دانسته شده اند که در ارتباط دائمی با خدا بوده و نگاهبان فرامین الهی در غیاب مرد می باشند و شخصیت مرد را جریحه دار نمی کنند و حافظ نظام خانوادگی می باشند.
این یک اصل تجربه شده ای است که اگر در یک خانواده، زن یک انسان کامل و خردمند و با تقوا باشد، با اطمینان نزدیک به نود و هشت درصد، همه اعضای آن خانواده سعادتمند خواهند بود، چه مرد و چه کودک شیرخوار. در صورتی که اگر زن بی اعتنا به مسائل انسانی و از تدبیر و تقوا بی بهره بوده باشد، مرد هر اندازه هم که در اوج عظمت های انسانی قرار گرفته باشد، تأثیرش در خانواده بسیار ناچیز خواهد بود.
برگرفته از سخنان علامه جعفری
تبیان