شب یلدا

اشتراک گذاری :
تاریخچه شب یلدا
شرق شناسان و مورخان متفق القولند که ایرانیان چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز و آذر ماه را که درازترین و تاریک ترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می مانند، در کنار یکدیگر خود را سرگرم می کنند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه آنان را تضعیف نکند و با به روشنی گراییدن آسمان (حصول اطمینان از بازگشت خورشید در پی یک شب طولانی و سیاه که تولد تازه آن عنوان شده است) به رختخواب روند و لختی بیاسایند.
مراسم شب یلدا (شب چله) از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می شد. جشن ساتورن پس از مسیحی شدن رومی ها هم اعتبار خود را از دست نداد و ادامه یافت که در همان نخستین سده آزاد شدن پیروی از مسیحیت در میان رومیان، با تصویب رئیس وقت کلیسا، کریسمس (مراسم میلاد مسیح) را ?? دسامبر قرار دادند که چهار روز و در سال های کبیسه سه روز بیشتر از یلدا (شب ?? دسامبر) فاصله ندارد و مفهوم هر دو واژه هم یکی است. از آن پس این دو میلاد تقریباً باهم برگزار می شده اند.
آراستن سرو و کاج در کریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است، زیرا ایرانیان به این دو درخت مخصوصاً سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریکی و سرما می نگریستند و در خور روز؛ در برابر سرو می ایستادند و عهد می کردند که تا سال بعد یک نهال سرو دیگر کشت کنند.
پیشتر، ایرانیان (مردم سراسر ایران زمین) روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خور روز و دی گان؛ می خواندند و به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود. در این روز عمدتاً به این لحاظ از کار دست می کشیدند که نمی خواستند احیاناً مرتکب بدی کردن شوند که میترائیسم ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می شمرد. هرمان هیرت، زبان شناس بزرگ آلمان که گرامر تطبیقی زبان های آریایی را نوشته است که پارسی از جمله این زبان ها است نظر داده که دی- به معنای روز- به این دلیل بر این ماه ایرانی گذارده شده که ماه تولد دوباره خورشید است. باید دانست که انگلیسی یک زبان گرمانیک (خانواده زبانهای آلمانی) و از خانواده بزرگ تر زبان های آریایی (آرین) است. هرمان هیرت در آستانه دی گان به دنیا آمده بود و به زادروز خود که مصادف با تولد دوباره خورشید بود، مباهات بسیار می کرد.
فردوسی به استناد منابع خود، یلدا و خور روز، را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران (کیانیان که از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در این زمینه از جمله گفته است:
که ما را ز دین بهی ننگ نیست
به گیتی، به از دین هوشنگ نیست
همه راه داد است و آیین مهر
نظر کردن اندر شمار سپهر
آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نکرده و ایرانیان در این شب، باقیمانده میوه هایی را که انبار کرده اند و خشکبار و تنقلات می خورند و دور هم گرد هیزم افروخته و بخاری روشن می نشینند تا سپیده دم بشارت شکست تاریکی و ظلمت و آمدن روشنایی و گرمی (در ایران باستان، از میان نرفتن و زنده بودن خورشید که بدون آن حیات نخواهد بود) را بدهد، زیرا که به زعم آنان در این شب، تاریکی و سیاهی در اوج خود است.
واژه یلدا، از دوران ساسانیان که متمایل به به کارگیری خط (الفبای از راست به چپ) سریانی شده بودند به کار رفته است. یلدا- همان میلاد به معنای زایش- زاد روز یا تولد است که از آن زبان سامی وارد پارسی شده است. باید دانست که هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصاً در جنوب و جنوب خاوری برای نامیدن بلندترین شب سال، به جای شب یلدا از واژه مرکب شب چله (?? روز مانده به جشن سده، شب سیاه و سرد) استفاده می شود?
خور روز (دی گان)- یکم دی ماه- در ایران باستان در عین حال روز برابری انسان ها بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی، حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم ایرانیان می دانستند و در جبهه ها رعایت می کردند و خونریزی موقتاً قطع می شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ، به صلح طولانی و صفا انجامیده بود.
آشنایی با شب یلدا
 
انار و هندوانه را که در کنار هم ببینی نمی‌توانی یاد چیزی جز یلدا بیفتی. شبی که می‌گویند خورشید در آن متولد شده است و هر روز که از آن می‌گذرد، یک دقیقه به طول روز اضافه می‌شود.
هرچند این روزها برای ما یلدا تولد خورشید است اما برای ایرانیان قدیم بیشتر طولانی‌ترین شب سال بود. شبی نحس که اهریمن تاریکی در آن ترک‌تازی می‌کرد.
برای همین بود که ایرانی‌ها در آن تا تولد خورشید دور آتش جمع می‌شدند و سفره پهن می‌کردند. ایرانیان باستان برای آنکه شب یلدا را به رغم اهریمن بدکنش به خوشی بگذرانند، آخرین بازمانده‌های میوه‌های پاییزی را جمع می‌کردند و بر سفره‌شان می‌گذاشتند و آن را نثار اهورامزدا می‌کردند.
خبرگزاری میراث فرهنگی در گزارشی در مورد یلدا آورده است: «یلدا، چنانکه اغلب فرهنگ‌ها آورده‌اند، ماخوذ از سریانی به معنی میلاد عربی است؛ چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق می‌کردند، از این‌رو، بدین نام خوانده شده است. چون ایرانیان این شب را شب تولد میترا (مهر) می‌دانستند، آن را با تلفظ سریانیش پذیرفتند و در واقع، یلدا با نوئل (Noël) اروپایی که در ۲۵ دسامبر تثبیت شده، معادل است. بنابراین، نوئل اروپایی‌ همان شب یلدا یا شب چله ایرانی است.»

یلدا در گوشه و کنار ایران

همه ایرانی‌ها سی‌امین شب آذر ماه هر سال را با نام شب تولد خورشید جشن می‌گیرند. جشنی ملی که برای همه در یک روز برگزار می‌شود. با این حال در هر گوشه‌ای رسمی برگزار می‌شود که جشن آنها را از دیگران متمایز می‌کند.
بختیاری‌ها: اگر شب یلدا را در میان قوم بختیاری بگذرانید به جای حافظ همیشگی سفره یلدا شاهنامه فردوسی را می‌بینید و به جای فال حافظ بساط شاهنامه‌خوانی برپاست.
می‌گویند در شب یلدا در استان چهارمحال و بختیاری که بیشتر بختیاری‌های ایران آنجا سکونت دارند، چند خانواده دور هم جمع می‌شوند و کسانی که شاهنامه را از حفظ هستند برای دیگران می‌خوانند. خیلی پیش آمده که کسانی که شاهنامه را از بر می‌خوانند حتی سواد خواندن و نوشتن نداشته باشند.
بختیاری‌ها اعتقاد دارند در شب یلدا، ماست، شیر، پنیر، کنجد، کدو و نان جوی که خورده شود تا پایان سال موجب فزونی و فراوانی نعمت می‌شود و باعث می‌شود که تا سال بعد از این نعمت‌ها بخورند.
شب یلدا در قوم بختیاری به عنوان شب چله خوانده می‌شود. بختیاری‌ها در این شب کدو تنبل‌های بزرگی که نماد خورشید را برای آن‌ها دارد، آب‌پز می‌کنند و آن‌را به صورت ریز ریز شده در آش کشک می‌خورند.
رسم جالبی که در میان بختیاری‌ها رواج دارد ، به این صورت که نان‌های محلی به نام گرده را با قطر زیاد آماده می‌کنند. بین این نان مهره آبی رنگی به نام لپک می‌گذارند. در شب یلدا نان را تقسیم می‌کنند و هر کس که در قطعه نان او لپک جای دارد، به بخت و اقبال معروف ‌شده و او را شانس خانه می‌دانند.
ایلامی‌ها: مردم ایلام معمولا هندوانه را از یک ماه پیش خریداری کرده و در خانه برای شب یلدا نگهداری می‌کنند. معمولا در این شب همه اقوام در منزل یکی از بزرگان فامیل جمع شده و این شب را با گفتن داستانهای قدیمی تا پاسی از شب می‌گذرانند.
یکی از آیین‌های ویژه این شب که در قدیم بین مردم این استان رواج داشته سنت “شلی ملی” است.
در این شب عده‌ای از کودکان به بالای پشت‌بام‌ خانه‌های شهروندان مختلف می‌رفتند و با آویزان کردن سبدی از طریق طناب به درون خانه همسایه و تکرار بیت‌های موزون خواستار شریک شدن آنان در تنقلات می‌شدند. هر خانواده هم بر حسب توان خود مقداری از تنقلات و میوه خود را در داخل سبد قرار می‌دادند.
الموت: حضور بر سر مزار از دست‌رفتگان قبل از غروب آفتاب یکی از مهم‌ترین رسوم است البته با روشن کردن شمع و یا فانوس‌گذاری و روشن گذاشتن چند نقطه به وسیله آتش. این رسم در بیشتر روستاهای الموت باقی مانده.
از غذای آماده شده آن شب برای بستگان، همسایگان و برای خانواده‌هایی که تازه وصلت انجام پذیرفته و فامیل و وابسته شده‌اند برده می‌شود و اگر در آن شب گذرتان بر هر خانه‌ای افتاد با انواع غذاها روبه‌رو می‌شوید.
لحظاتی بعد از شام گروهی با نقابی که به چهره دارند در کوچه و پس کوچه به راه افتاده و با آواز و ترانه‌های مخصوص صاحب‌خانه را از آمدنشان مطلع می‌سازند و صاحب خانه با چیزهای موجود در خانه به آنها هدیه می‌دهد.

یلدا آن سوی مرزها

اما سنت‌های یلدا به درون مرزهای ایران ختم نمی‌شود. سنت یلدا همراه با ایرانی‌ها در گوشه و کنار دنیا منتشر شده است. از ژاپن گرفته تا آمریکا در شب ۳۰ آذر ماه هر سال عده‌ای هستند که تولد خورشید را جشن می‌گیرند.
در کشورهایی که جمعیت ایرانی‌ها بیشتر است معمولا مغازه‌ها هم اجناس مربوط به سفره یلدا را می‌فروشند و یلدا هرچند هیچ‌وقت شبیه یلداهای ایران نمی‌شود اما رنگ و بوی ایران را دارد.
در کشورهایی که جمعیت ایرانی‌ها اندک است یلدا معمولا بهانه‌ای است برای دور هم جمع شدن. سخن گفتن به زبان مادری و یاد گذشته‌ها بودن.

نگاهی به آیین‌ها، آداب و رسوم و جشن‌های شب یلدا

 
سنایی می‌گوید:
به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی
که از پیوند با عیسی چنان معروف شد یلدا
یلدا لغت سریانی است به معنی میلاد و چون شب یلدا، با میلاد مسیح تطبیق می‌کرده، از این رو بدین نام نامیده‌اند. باید توجه داشت جشن میلاد مسیح که در ۲۵ دسامبر تثبیت شده، در اصل جشن ظهور میترا بوده که مسیحیان در قرن چهارم میلادی، آنرا روز تولد عیسی قرار دادند.
در ایران باستان، برای دی ماه چهار جشن وجود داشت که شامل روزهای اول، هشتم، پانزدهم و بیست و سوم این ماه بود. اما امروزه، ایرانیان تنها نخستین روز دی ماه، یعنی درازترین شب اول زمستان که ( شب یلدا، آخرین شب پاییز، پایان قوس، آغاز جدی ) است، را جشن می‌گیرند. در اصطلاح قدیم، شب اول زمستان را شب چله می‌گویند. مردم، زمستان را در حقیقت دوماه یا دوبخش می‌دانند که ۴۰روز اول را چله بزرگ و ۴۰ روز آخر را که مصادف با جشن سده است، چله کوچک می‌نامند.
پیشینیان براین باور بودند که در این شب، فرشته بدی‌ها ( اهریمن) با فرشته‌ی خوبی‌ها ( امشاسپندان ) به جنگ می‌پردازند و در این نبرد طولانی که برابر درازترین شب سال است، بالاخره فرشته‌ی خوبی‌ها، اهریمن را شکست داده و تاریکی از روشنایی شکست می‌خورد و صبح بعد زاده شدن مجدد خورشید، آغاز می‌گردد. زایش خورشید و آغاز دی را، آیین‌ها و فرهنگ‌های بسیاری از سرزمین کهن، آغاز سال قرار داده‌اند و به شگون روزی که خورشید از چنگ شب‌های اهریمنی نجات می‌یافت، روزی مقدس برای مهرپرستان بود.
جشن شب چله، بعد از نوروز تنها جشنی است که همواره در میان ایرانیان پایدار مانده است و علت پایداری آن را می‌توانی:
– باور دینی کهن مهرپرستان یعنی زایش خورشید و مهر دانست.
– پایان کار کشاورزان و برداشت محصولات خود و آغاز فصل استراحت آنها دانست که با مهاجرت روستاییان به شهر، این جشن که یادآور روزگاران گذشته ایرانیان است، به میان مردم شهر نشین نیز رخنه کرده و پایدار مانده است.

آیین شب یلدا در گوشه و کنار ایران زمین

مردم ایران در شهرها و روستاهای مختلف با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم ویژه‌ی خود شب چله را جشن می‌گیرند، که در اینجا به طور مختصر، به ذکر چگونگی برگزاری این جشن عمومی و خانوادگی در چند منطقه و شهر ایران می‌پردازیم:
خراسان: خراسانی‌ها معتقدند که در شب چله، باید از میوه‌هایی که دارای خواص ویژه‌ای هستند خورد تا سال آینده خواص آنها در بدن باقی بماند. این میوه‌ها شامل هویج، گلابی، انار، زیتون سبز، خربزه و هندوانه است، که در میان میوه‌ها، هندوانه از میوه‌های اصلی است که باید در شب چله خورده شود. چراکه می‌گویند هندوانه « گرمیت مغز» و « سوزندگی جگر» را دفع می‌کند. همچنین معتقدند هرکس در شب چله هندوانه بخورد جگرش لک برنمی‌دارد. البته بعد از خوردن هندوانه، رسم براین است که پوست هندوانه را به پشت بام همسایه می‌اندازند تا اگر استطاعت خرید این میوه را ندارد پوست آنرا بتراشد و بخورد و این عمل تا بام همسایه‌ی هفتم ادامه دارد. از مراسم دیگر این شب فرستادن خوانچه میوه است که از طرف داماد و برای خانواده عروس فرستاده می‌شود. این خوانچه، پر از میوه با هدایای مناسب از قبیل قواره پارچه، دستبند یا گردن بند برای عروس است. در این خوانچه باید لااقل هفت رنگ میوه ( انار، انگور، پرتقال، سیب، گلابی، هندوانه و …) وجود داشته باشد.
شیراز: اکثر خانواده‌ها در شیراز همانند شهرهای دیگر ایران، این شب را به شب زنده‌داری می‌پردازند، آنها از دوستان و آشنایان خود دعوت می‌کنند و برای پذیرایی میهمانان سفره‌ای می‌گسترند که بی‌شباهت به سفره‌ی هفت سین نوروز نیست. در این سفره آینه، قاب عکس حضرت علی، دولاله و چند شمع روشن، اسفند و انواع تنقلات شامل نخودچی، کشمش، حلوای ارده و آجیل مشکل گشا، رنگینک، ارده شیره، خرما، انجیر، به همراه چند شاخه گل قرار می‌گیرد. غذای ویژه شیرازی‌ها در این شب هویج پلو به همراه کشمش، مغز گردو و رب است. در این شب، همه‌ی افراد خانواده تا دیر وقت به شوخی، گفتگو، خاطره گویی و مشاعره می‌پردازند و گرفتن فال حافظ بخصوص در این شب رواج فراوان دارد.
مازندران: دو روز مانده به شب چله، در نقاط مختلف مازندران مردم به تهیه‌ی مقدمات این شب می‌پردازند و بعد از غروب آفتاب، آن شب را جمع شده و دور کرسی می‌نشینند و سالمندان حاضر در مجلس به تعریف از سردی زمستان و دوره‌های یخبندان گذشته، داستان‌ها و افسانه‌های می‌پردازند. آنها بعد از صرف شام و چای، روی کرسی، سفره‌ای پهن می‌کنند که در آن سفره، خوراکی‌هایی از قبیل: پرتقال، نخود برشته، کشمش، بادام شیرین، نارنگی، سیب، لیموترش، خربزه و هندوانه که شاه میوه این مجلس است، به اضافه انواع تنقلات و شیرینی‌های محلی وجود دارد. افراد خانواده‌ها به شوخی، بذله گویی و گفت و شنود و تفال به دیوان حافظ می‌پردازند. در پایان جشن، هر نفر با چشم‌های بسته تعدادی گردو برداشته و هنگام خواب زیر تشک خود گذاشته و صبح گردوها را می‌شکند اگر مغز آن سفید و خوب بود، نیت‌اش برآورده می‌شود. همچنین در این شب برای دخترانی که نامزد دارند، از طرف داماد « خرجی »‌می‌فرستند. داماد در این خوانچه، تمام چیزهایی که برای شب چله لازم است به اضافه‌ی ماهی و مرغ قرار می‌دهد و بعد از غروب آفتاب به خانه‌ی همسر آینده خود می‌فرستد.
مردم مازندران معتقدند که اگر در این شب ننه سرما گریه کند، هوا بارانی و اگر پنبه‌های توی لحاف را بریزد بیرون برف و اگر گردنبند خود را پاره کند تگرگ می‌بارد.
گیلان: در گیلان و شهرها و روستاهای آن، شب چله را جشن می‌گیرند، و هرکس بنا به توانایی مالی خود میوه و آجیل تهیه می‌کند. میوه‌ها شامل: انار، لیمو، پرتقال و هندوانه است. مردم گیلان، خوردن هندوانه را واجب و مفید می‌دانند. آنها هندوانه‌هایی که محصول بوستان خودشان بوده را برای شب چله در ساقه‌های برنج بافته شده نگه می‌دارند. افراد خانواده با چند خانواده که خویش و قوم هستند، در یک جا برگرد سفره‌ای جمع می‌شوند وبه گفتگو و ترانه خوانی و بزن و بکوب می‌پردازند.
کسانی که نامزد دارند برای همسر آینده‌ی خود « شب چله گر » می‌فرستند که اگر این کار را نکنند به علت ترک رسم، مورد سرزنش خانواده‌ی عروس قرار می‌گیرند.
لرستان: مردم لرستان در شب چله، با گوسفند یا بوقلمونی که برای شب چله، پروار و چاق کرده‌اند غذا تهیه می‌کنند. افراد خانواده‌ها به همراه بزرگان خانواده‌ها دور هم جمع می‌شوند، به گرفتن فال و تعریف داستان و خاطره می‌پردازند. آنها برای این شب مانند دیگر شهرهای ایران انواع تنقلات و میوه‌ها، خربزه و هندوانه تهیه می‌کنند. در شب چله نیز نوجوانان و جوانان محله‌های مختلف در لرستان، به گروه‌های دو یا چهار نفری تقسیم شده و به پشت بام خانه‌ها می‌روند و از مسیر دودکش بخاری‌های خاموش خانه‌های قدیمی یا جلو پنجره‌ها، شال می‌فرستند و با خواندن ترانه‌های مخصوص این شب تقاضای آجیل و تنقلات می‌کنند و صاحب خانه نیز مقداری از مواد خوراکی آن شب را به پرشال می‌بندد و با تکان دادن شال اشاره می‌کند که بالا بکشند.
البته در همه‌ی مناطق کشور در این شب و روز پس از آن، آیین‌های ویژه‌ای انجام می‌شود که به سبب مختصر بودن این نوشتار، از وارد شدن به همه‌ی آنها معذور بودیم. البته شباهت در آیین‌ها. خود از دلایلی بود که ما را به گزینش و ارائه آیین‌های چند استان و منطقه محدود داشت.

شب یلدا با حافظ

قرنهاست که طولانی ترین شب سال در خانه های ایرانیان با گرمی مراسم یلدا برگزار می شود مراسمی که هنوز گرمایش را به زندگی شهری ، عوض شدن روابط و حتی فاصله ها نداده است ، برای نسل جدید با تازگی و هیجان همراه است و برای نسل قدیم ، غم شیرین گذشته را زنده می کند.
در باورهای قدیم ، شب یلدا طولانی ترین و تاریک ترین شب سال بود ، شب حمله اهریمن برای جلوگیری از تولد خورشید تلقی می شد و مردم در این شب به امید تولد خورشید بیدار می ماندند و شب زنده داری می کردند. شب یلدا و به تعبیری شب چله ، آغاز چله بزرگ است که از اول دی ماه تا ۱۰ بهمن ادامه دارد و این ۴۰ روز نیز سردترین روزهای سال اند که براساس همان باور قدیمی ، خورشید تازه به دنیا آمده باید بزرگ شود و برای گرم کردن زمین نیرو به دست آورد. چله کوچک نیز از ۱۰ بهمن تا ۲۰ اسفند ادامه دارد و ازاین رو کوچک خوانده می شود که سرمای هوا در آن کمتر است.
«شب یلدا از سنتهای زیبایی است که توانسته همراه با دستاوردهای جدید هنری و علمی دنیای نوین ، از گذشته های دور خود را حفظ کند.» محمدرضا یوسفی ، نویسنده و محقق ادامه می دهد: شب یلدا از جمله سنتهایی است که به دلیل نوآوری و زیبایی که در ذات خود دارد ، توانسته است ، به رغم همراهی با گونه های متفاوت اجتماعی ماهیت خود را حفظ کند. وی به ایسنا می گوید: شب یلدا حلقه ارتباطی فصلی و نسلی است بنابراین از گذشته های دور با انواع بازی در زندگی های شبانی و روستایی همراه بوده است ؛ یعنی برپایی بازی هایی همچون «کوزه گلی» از سرمای زمستان و زندگی طولانی در خانه ها خبر می داد. یوسفی اظهار می کند: نماد شب یلدا هندوانه است. میوه ای با پوشش سبز که درون آن قرمزی ویژه ای دارد و این قرمزی نشان گرما و خورشید و نمادی از زندگی و حرکت است و این سرخی در کنار برودت بویژه در گذشته اهمیت ویژه ای داشته است.

یلدا با حافظ

مصطفی رحماندوست ، نویسنده و شاعر اعتقاد دارد تنها خانواده های بافرهنگ به سنت حافظ خوانی و شاهنامه خوانی در شب یلدا وفادار مانده اند. وی می گوید: شب یلدا بر دو پایه استوار است ؛ خوردن میوه ها و تنقلات که البته انتخاب هر کدام از آنها فلسفه خاصی دارد و دور هم جمع شدن و گپ زدن که معمولا با حافظ خوانی همراه است.
وی معتقد است ، در گذشته هم فقط افراد فرهیخته و اهل سواد و دانش این شب را با حافظ خوانی و شاهنامه خوانی توام می کردند ، چرا که همه خانواده ها اهل سواد نبودند تا کارهایی مثل حافظ خوانی برایشان لذتبخش باشد. رحماندوست می گوید: در حال حاضر نیز وضعیت کمابیش به همان منوال است ، یعنی به استثنای خانواده هایی که به فرهنگ و فکر اهمیت می دهند ، بقیه کماکان همان روش را دنبال می کنند و بیشتر هم و غم خود را بر تقویت شکمی قرار می دهند. وی ادامه می دهد: اگرچه بررسی تطبیقی در زمینه حافظ خوانی در گذشته و حال ممکن نیست ، ولی می توان ادعا کرد در حال حاضر فقط خانواده های بافرهنگ به این جنبه شب یلدا می پردازند. برعکس این اظهارنظر، محمد آقاپور ، مردم شناس ، معتقد است : مراسم حافظ خوانی در این شب متعلق به طبقه خاص و اهل ادب و فرهنگ نیست ، چرا که تقریبا در تمام منازل ، کتاب حافظ وجود دارد و نه فقط مختص این شب نیست بلکه اصولا مردم به حافظ خوانی و فال حافظ اعتقاد دارند. به گفته وی ، در عامه مردم باور و اعتقاد به فال حافظ بسیار قوی است.

راسخون
برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 0 میانگین: 0]

Related Images:

Visits: 28

موسوی - مدیر اصلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

جنجال ها پیرامون صحبت های مهران مدیری در برنامه «دورهمی» چه کسی برای اولین بار به فحاشی سیاسی پشت تریبون عمومی دست زد؟/ علی مطهری خطاب به نماینده مجلس:«بتمرگ! پُف..» +صوت

د دسامبر 19 , 2016
نودیها:برنامه دورهمی درحالی با موضوع شجاعت شب ۲۴ آذر ماه پخش شد که مدیری در کلام آخر خود سازشکاران را در هر پست و منصبی بی‌توجه به خون شهدا دانست و گفت:چرا پستهایی را می‌گیرید که انجام وظایفش دل و جرأت می‌خواهد. مهم‌ترین بخش برنامه گفتار آخر مهران مدیری بود […]

شاید این مطالب را دوست داشته باشی

نودیها

مجله سرگرمی نودیها

ما سعی کردیم با دیگر مجله های موجود در اینترنت کمی متفاوت باشیم اینجا اگر جستجو کنید مطالب متنوع بسیاری خواهید یافت. بیش از 16000 مطلب ...