نودیها:با مدیر یکی از مدارس غیر انتفاعی که فردی بسیار با تجربه و منطقی و فرهیخته بود سخن می گفتم که:
در حیرتم از سادگی مردم.
مدارس غیر انتفاعی مثلا مشهور با شهریه های کلان چگونه آمار بالای قبولی کنکور دارند و چنان تبلیغ می کنند که گویا شق القمر کرده اند.
خدمت ایشان عرض کردم این گونه مدارس، با انواع آزمون ها و مصاحبه ها و شرط معدل و حتی بررسی وضعیت اولیا و انواع گزینه های دیگر باسواد ترین و بهترین دانش آموزان را از بین خیل دانش آموزان انتخاب و ثبت نام می کنند.
عرض کردم این که بهترین دانش آموزان را انتخاب کنی و با شهریه ای کلان چند سالی مثلا معجزه آموزشی کنی؟!! و بعد آمار بالای قبولی دهند کار مهمی نکرده اند؟
چون این دانش آموزان خودشان آنقدر درس خوان و با استعداد هستند که طبیعی است احتمال قبولی آنها در کنکور و ورود به دانشگاه بدون مدارس غیر انتفاعی هم بالاست؟ هرچند نقش مدرسه را نمی توان انکار کرد.
پس مدارس غیر انتفاعی بر خلاف تبلیغاتی که می کنند کار بزرگ و مهمی نکرده اند؟
ولی متاسفانه مردم چنین فکر می کنند.
اگر این‌مدارس راست میگویند که سیستم آموزشی و امکانات آنها سبب موفقیت دانش آموزان شده است؟
پس لطف کنند یک بار هم دانش آموزان ضعیف را بگیرید و تحت آن سیستم آموزش دهند تا ببینیم درصد موفقیت آنها در ورود به دانشگاه چقدر است؟؟؟
چقدر مردم ساده ای داریم؟
خود را به هر دردی می زنند؟
هزینه می کنند؟ کلاس خصوصی و خرج ، تا فرزندشان در آزمون های این مدارس موفق و وارد آنها شوند و فکر می کنند این مدارس شق القمر می کنند؟؟
زهی تاسف که آموزش و پرورش در ایران بجای تفکر و تعقل و محتوی و علم آموزی و محقق و دانشمند پروری به تجارتی صدها هزار میلیاردی برای برخی تبدیل شده است.
فاجعه ای بنام موسسات کمک آموزشی که با فریب دانش آموزان با انواع کتاب های رنگارنگ کمک درسی و کلاس و مشاوره و هدایت تحصیلی و … با تبلیغات میلیاردی خود آموزش و پرورش که امری مقدس است را تبدیل به تجارتی کثیف کرده اند که در هیچ جای دنیای پیشرفته چنین چیزی دیده نمی شود.
و دانش آموز بیچاره در این میان ابزاری است برای کسب درآمد نه انسانی جهت آموزش تفکر، خلاقیت، مبتکر، ایده پرداز، کشف استعداد، با سواد و تبدیل شدن به فردی دارای دانش و مهارت جهت کار آفرینی و حل مسئله بلکه مافیایی که ذکر شد فقط به فکر خالی کردن جیب اوست.
کتاب هایی که پاسخ سوالات درسی را ساده و راحت الحلقوم در اختیار دانش آموز قرار می دهند تا او بدون فکر و اندیشه با یاد گرفتن فوت و فن های تست زنی در آزمون ها قبول و وارد دانشگاه شود ولی قدرت تفکر و تعقل از او سلب شده و در نتیجه می شود مجموعه ای از محفوظات که بزودی فراموش می شود و هیچ مهارتی ندارد و قادر به کسب و کار نیست و بیکار؟
بله آموزش و پرورش ما در مسیری اشتباه و دور تر شدن از اهداف واقعی نظام آموزش و پرورش ادامه دارد و اگر اصلاح نشود فاجعه بزرگی در پیش خواهد بود.
اگر اقدامی جدی جهت اصلاح نظام آموزش و پرورش در ایران نشود قطعا در آینده با مشکلات اجتماعی بزرگی مواجه خواهیم بود.
پرفسور کرمی
Related Images:
Visits: 7
