نقد فیلم قصر شیرین (۱۳۹۷-۱۳۹۸) جشنواره ۳۷ فجر
نقد فا -; قصرشیرین
داستان یا کش دادن موقعیت؟
امیر ابیلی
سینمای ایران در طول چهاردهه گذشته هیچگاه علقهای به روایتهای شاهپیرنگ کلاسیک نداشته است و رضا میرکریمی هیچگاه فیلمساز سینمای شاهپیرنگ نبود، اما در «خیلی دور، خیلی نزدیک»، «زیر نورماه»، «به همین سادگی» و …. با وجود روایت خردهپیرنگ، فیلمهایی به یادماندنی خلق کرده بود. اثاری که شخصیتهای درستی را خلق میکردند و چالشهای درونی کاراکتر اصلی را خیلی ملموس نمایش میدادند.
او اما در فیلمهای آخر خود حتی از پس روایت قصهی یک خطی خود هم برنمیآید. «قصر شیرین» درست مانند «امروز» در یک موقعیت گنگ در جا میزند. به این نکته باید توجه کرد که حتی در روایتهای خرده پیرنگ کاراکتر اصلی باید با چالشی مشخص روبهرو شود و در دل عبور از چالش و بحران خود از نقطه آ به ب حرکت کند. میرکریمی اما در «قصر شیرین» دچار یک سوءتفاهم در قصهگویی است. او اطلاعات اولیه کاراکترها و موقعیت ابتدایی را به صورت پراکنده به مخاطب میگوید و فیلم تا دقیقه ۷۰ تنها در موقعیت ابتدایی درجا میزند. ما به مرور و به کندی میفهمیم که شخصیت حامد بهداد راننده ماشین سنگین بوده است، تصادف کرده و کسی را کشته، فرار کرده، توسط همسرش به پلیس معرفی شده، زندان بوده و پس از ازادی ازدواج دوم داشته، حالا اما سه سال پس از ترک همسر اول و به دلیل به کما رفتن او، برگشته است تا اعضای بدنش را بدون اجازه خانواده بفروشد.
دقت کنید که این اطلاعات/پیشداستان(بکاستوری) در ۵ دقیقه اول باید به مخاطب ارائه شود و سپس بحران ماجرا که فروش اعضای بدن زن بدون اجازاه خانواده اوست آغاز شود. ولی دادن همان اطلاعات اولیه ۷۰ دقیقه به طول میانجامد، آنهم با باگ فراوان. ما نمیفهمیم اگر زن اول دیهی قتل شوهر را پرداخت کرده پس چرا مرد کامیونش را از دست داده، چرا زندان رفته، چرا با وجود ازدواج دوم همچنان با همسر اول در ارتباط است و از همه مهمتر اینکه چرا هیچ عاطفهای نسبت به فرزندانش ندارد. مسئله این است که دادن جزئی و با خست اطلاعات اولیه مساوی با «قصهگویی» نیست، بلکه درجا زدن در موقعیت اولیه است. در «قصر شیرین» تا دقیقه ۷۰-۷۵ چه اتفاق ویژهای روی میدهد؟ بحران ماجرا چیست؟
جز این فیلم در طرح اولیه خود هم دچار خطاهایی است. همسر بدون اجازه برادران زن نمیتواند اجازه پیوند عضو و قطع دستگاههای پزشکی را بدهد. خانواده اهداکننده عضو بصورت مستقیم و بدون واسطه بیمارستان/سیستم دولتی نمیتواند با خانواده گیرنده ارتباط و بخصوص داد و ستد مالی داشته باشد. سیستم فروش قلب مانند فروش کلیه ازاد نیست و در اکثر موارد حتی اهداکننده، گیرنده را نمیشناسد.
با این تفاسیر باید گفت «قصر شیرین» چیزی اضافهتر از «امروز» و «دختر» ندارد و دبیر جشنواره جهانی فجر در فیلمسازی همچنان در مسیر سراشیبی است.
بحران قصه!
محمدجوادکتابی
گویا اغلب سازندگان فیلمهای حاضر در جشنواره اصرار زیادی داشتهاند که «قصه» نگویند. برخی فیلمها اصلا قصه ندارند و برخی نیز قصه و ایده مرکزی فیلمشان تازه از دقیقه ۳۰ به بعد شروع میشود و به جای خلق شخصیت و ایجاد گره در ابتدای فیلم ترجیح میدهند نرم نرم تا لحظه آخر فیلم نسیه به مخاطب اطلاعات بدهند.
میرکریمی دقیقا در دسته دوم جای میگیرد؛ قصرشیرین میرکریمی بر اساس خرده پیرنگها جلو میرود؛ فیلم نه داستان درستی دارد نه شخصیت شکل گرفتهای! میرکریمی یک ایده نصف و نیمه از مردی دارد که به مدت ۳ سال خانوادهاش را ترک کرده و حالا که زنش در کماست به خانه برگشته و مجبور میشود بچههایش را با خودش به خانه ببرد. فیلم میخواهد تقابل دو جهان متفاوت با هم باشد. جهان کودکهایی که اتفاقا خیلی هم خوب و تمیز بازی میکنند با جهان پدر عصبی و ناراحتشان. البته این که شخصیت اول فیلم با بازی حامد بهداد، کیست و انگیزه او از کارهایش دقیقا چه چیزی بوده تماما پنهان است و ما از آنها چیزی دستگیرمان نمیشود. همین چهارخط داستان هم درباره شخصیت اول فیلم ۸۰ دقیقه از ما زمان میگیرد تا مشخص شود.
مشکل فیلم میرکریمی آنجاست که درست در جایی که فیلم رو به پایان است تازه شروع میشود. دقیقههای پایانی فیلم متوجه میشویم که شخصیت اول داستان کاری کرده است که میتواند ایدهای برای خلق موقعیتهای پر تنش و درامی تاثیرگذار باشد. اتفاقی که اگر با شخصیت پردازی درست و قصهگویی اصولی در ابتدای فیلم ایجاد شده بود احتمالا با فیلمی به مراتب بهتر مواجه بودیم که تکلیفش با خودش و قصهاش روشن است.
میرکریمی در قصر شیرین معلوم نیست که به دنبال چه چیزیست. او نمیداند قصهاش چیست و چه میخواهد بگوید برای همین تا لحظات آخر فیلم نه خبری از قصه است و نه ماجرایی که باید به سرانجام برسد. پدری بعد از سه سال آمده و حالا مجبور است فرزندان خود را به خانه ببرد و فیلم در راه خانه تمام میشود. قصر شیرین اما با همان خرده پیرنگها جلو میرود و تقابل زیبایی هم از دوجهان متفاوت به نمایش میگذارد این همان نکتهایست که قصر شیرین را حداقل از فیلمهای دیگر جشنواره تا به امروز متمایز میکند. فیلم میرکریمی حتما از مابقی فیلمهای جشنواره تا به امروز بهتر است اما اگر فکری اساسی بر روی داستان میشد احتمالا با اثری به مراتب بهتر رو به رو بودیم.
رجانیوز
برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 0 میانگین: 0]