طنز در شبکه های اجتماعی (۱۲)
معلم از شاگردش میپرسه واسه چی اینقدر دیر رسیدی؟
شاگرد: به خاطر تابلو راهنمایی رانندگی!
معلم: مگه چه علامتی روش بود؟
شاگرد: به مدرسه نزدیک میشوید، آهسته حرکت کنید!
خلاقیتش نابووودم کرد…!!!!
**************************************
دیروز دوساعت برقمون قطع شد
گوشیمم شارژ نداشت.
.
.
.
.
.
تو این دوساعت چیزای زیادی
فهمیدم
فهمیدم یه هفتس داریم خونه رو نقاشی میکنیم
بابام چهار ماهه بازنشسته شد
خواهر کوچیکم نامزد کرده
و جالبتر اینکه یه داداش دوساله دارم که اسمشو رامین گذاشتن !!!
************************************
ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﭘﯿﺶ ﺣﺲ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﻣﺤﺒﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ:(
ﺭﻓﺘﻢ ﯾﻪ ﮐﻢ ﺑﺘﺎﺩﯾﻦ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺟﻠﻮ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺳﺮﻓﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ: ﻭﺍﯼ ﺧﻮﻥ، ﺧﻮﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺎﻻﻣﯿﺎﺭﻡ!!!
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺯﺩ ﺗﻮ ﺳﺮﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺑﺴﮑﻪ ﻣﯿﺮﯼ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﯽ ﺻﺎﺣﺐ:/
ﺑﺮﻭ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﺗﺎ ﻓﺮﺷﺎﻣﻮ ﮐﺜﯿﻒ ﻧﮑﺮﺩﯼ 😐
داداش ﮐﻮﭼﮑﻤﻢ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯿﭙﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺁﺥ ﺟﻮﻥ ﺍﮔﻪ ﺑﻤﯿﺮﯼ ﺍﺗﺎﻗﺖ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﻣﯿﺸﻪ:))
ﺣﺲ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﻣﺤﺒﺘﻢ ﮐﺎﻣﻞ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺷﺪ
***********************************
فقط یه ایرانی میتونه هر چی افتاده زمین با فوت ضدعفونی کنه
لامصب فوٺ نیس ڪه .. بتادینہ ..
****************************************
ﻳﻪ ﺑﺎﺭ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺷﻚ ﻛﺮﺩﻩ
ﺑﻮد ﺳﻴﮕﺎﺭ ﻣﻲﻛﺸﻢ!
ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﺍﻳﻴﻢ ﺑﻴﺎﺩ
ﻧﺼﻴﺤﺘﻢ کنه!
ظهر ﺩﺍﻳﻴﻢ اومد ﻭضو
ﮔﺮﻓﺖ ﻧﻤﺎﺯﺷﻮ خوﻧﺪ
ﻧﺎﻫﺎﺭشو ﺧﻮﺭﺩ
ﺧﻴﻠﻲ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﺧﺎﻛﻲ ﺍﻭﻣﺪ
ﺭﻭ ﻣﺒﻞ ﭘﻴﺸﻢ
ﻳـﻪ ﺳﻴﺐ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﮔﻔﺖ
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺐ ﺭﻭ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻲ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻠﻪ ﺩﺍﯾﯽ!
ﮔﻔـﺖ ﺩﻳـﮕـﻪ ﺳﻴـﮕﺎﺭ ﻧﻜـﺶ